وای مادرم...
شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۵۴ ب.ظ
قنفذ از راه رسد...
قنفذ از راه از آن لحظه که آمد میزد...
تازه می کرد نفس را و مجدد میزد...
واااای...
از دست مغیره...
چقدر بد میزد...
جای هر کس که در آن روز نمیزد، میزد....
وااااااای مادرم.........