آخرین ایستگاه،شهادت

اگر مسافر این راهی ، بین راه نگه نمیداریم تا آخرین ایستگاه

آخرین ایستگاه،شهادت

اگر مسافر این راهی ، بین راه نگه نمیداریم تا آخرین ایستگاه

آخرین ایستگاه،شهادت

شهدا رفتند تا حقیقت را به ما نشان دهند،اما ما هنوز در جست و جوی حقیقتیم.
شهدا چون فرشتگانی عاشق راه حق و حقیقت را پیمودند و به دیداره حق شتافتند و آسمانی شدند.
جایشان خالیست.
راهشان پر رهرو باد.
در آرزوی شهادت و عاشقان شهدایم.

تشنگی شرط شهادت است
و
تشنه کامی زینت آن

سید مرتضی آوینی

پیوندها

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

آدابی که در آغاز هر ماه، انجام آن نیک است:

1. خواندن دعا هنگام دیدن ماه( بهترین دعا دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه است)

2.نماز شب اول ماه

نماز شب اول دو رکعت است و در هر رکعت، بعد از سوره حمد، سوره انعام خوانده می شود.

3.خواندن نماز روز اول ماه

این نماز دو رکعت است. در رکعت اول، سوره، حمد و اخلاص و در رکعت دوم، سوره حمد و قدر خوانده می شود. بعد از نماز، هر مقدار که انسان می تواند، صدقه بدهد، که با این عمل، سلامت آن ماه را برای خویش خریده است.

4.روزه داشتن

در ماه روزه در روز های زیر، مستحب است:

الف) نخستین پنج شنبه ی هر ماه.

ب) اولین چهار شنبه از دهه دوم هر ماه

ج) آخرین پنج شنبه هر ماه

د) روز های سیزده، چاردهم و پانزدهم هر ماه که اصطلاحا ایام البیض نامیده می شوند.

 

در پست بعدی برنامه هفتگی فرد مسلمان را خواهم گذاشت. ( به ترتیب روزها )

 

یا علی...

 

  • عاشق شهادت (محتسب)

یک پسر گم کرد یعقوب و دو چشمش کور شد

چون نگریم من که یک دنیا پدر گم کرده ام...

 

  • عاشق شهادت (محتسب)

بغض کرده بود. می گفتند: بچه است اگر زخمی بشه، آه و ناله می کنه و عملیات رو لو میده. شاید هم حق داشتند، نه اروند با کسی شوخی داشت نه عراقی ها. اگر عملیات لو می رفت غواص ها که فقط یک چاقو داشتند، قتل عام می شدند.

فرمانده که بفض و اشتیاقش را دید موافقت کرد.

... شب عملیات توی گل و لای کنار اروند تو ساحل فاو خیلی آروم و بی صدا کنار بقیه شهدا دراز کشیده بود. جفت پاهایش زود تر از خودش رفته بودند بهشت، کوسه ها برده بودند، دهانش را هم پر از گل کرده بود تا عملیات را لو ندهد!...

  • عاشق شهادت (محتسب)

ما بی وضو هوای رخ " دوست " نمی کنیم!

از بس که رخ ماهش مقدس است...

 

یا مهدی

 

  • عاشق شهادت (محتسب)

یادمان باشد اگر همچو پرستو رفتیم، منزل مادری ما همه بیت الزهراست!

یادمان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد، مهدی فاطمه را یاد کنیم او تنهاست!

  • عاشق شهادت (محتسب)

هر کس می خواست او را پیدا کند،  می رفت ته خاکریز.

جبهه که آمد، گفتند بچه است، امدادگر بشود.

هرکس می افتاد داد می زد " امدادگر! امدادگر! "

اگر هم خودش نمی توانست، دیگرانی که اطرافش بودند داد می زدند " امدادگر! امدادگر! "

خمپاره منفجر شد، او که افتاد، دیگر نمی دانستند چه کسی را صدا بزنند.

خودش ولی گفت: " یا زهرا! یا زهرا! "

  • عاشق شهادت (محتسب)

نکته ای ناب از مرحوم آیت الله مجتهدی:

 

هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد. بعد از هر نمازی دست خود را بلند کن و حاجت از خدا بخواه.

هر کس بعد از نماز یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می شود و می رود. تا نماز خود را خواندی بلند نشو برو، تعقیبات بخوان. همان طور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود، نماز هم بدون تعقیب بالا نمی رود.

بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان. بنشین در خانه ی خدا و گدایی کن و حاجت بخواه. شاید همین امشب دعایت گرفت.

انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می فرماید:" ادعونی استجب لکم " شما بخوانید مرا من دعایتان را مستجاب می کنم.

 

منبع: طریق وصل

  • عاشق شهادت (محتسب)

به غبار حرم کرببلایت سوگند

دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم

  • عاشق شهادت (محتسب)

گریه های حسنین

نگاه بی قرار زینب

تلاش مرغابی ها

دستگیره ی درب

هوای کوفه

نماز آخر

سر به سجده

شمشیر زهر آلود

فرق شکافته

مولا علی

کاسه های شیر

بی تابی یتیمان

دو روز در بستر

شهادت

بی کسی زینب

تنهایی یتیمان

خوشحالی دشمنان

و چندی بعد

کربلا، عاشورا

واااااااای حسین........

  • عاشق شهادت (محتسب)

اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک شب قدر بود.شب قدر که رسید، به اتفاق چندین تن از همرزم هایم ، به محل برگزاری مراسم احیا رفتم. از مجموع 350 نفر افراد گردان، فقط 20 نفر آمده بودند. تعجب کردم. شب دوم هم همین طور بود. برایم سوال شده بود که چرا بچه ها برای احیا نیامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاری احیا بیرون رفتم. پشت مقر ما صحرایی بود که شیار ها و تل های زیادی داشت. به سمت صحرا حرکت کردم، وقتی نزدیک شیار ها رسیدم، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشسته و قرآن را روی سرش گرفته و زمزمه میکند. چون صدای مراسم احیا از بلند گو  پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در تنهایی و تاریکی حفره ها، با خدای خود راز و نیاز می کردند. بعد ها متوجه شدم آن 20 نفر هم که برای مراسم عزاداری و احیا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.

  • عاشق شهادت (محتسب)