آقا ما هم راهی شدیم...
سلام خدمت همه ی همسنگران عزیز و با معرفت
بالآخره آقا این بنده ی حقیر رو طلبیدن و ما هم رهسپار دیار مشهد مقدس شدیم
من حقیر دارم میرم پابوس آقا
نائب الزیاره ی شما همسنگرا هم هستم :)
دعا کنید انشاالله سفر پر باری باشه و معرفتمون رو زیاد کنیم و برگردیم
من یه بار برات کربلامو از آقا گرفتم، اینبار هم میخوام دوباره اگه لایق باشم برات کربلامو بگیرم
آخه پنجره فولاد امام رضا، برات کربلا میده...
آخ که چقدر دلم برای یه نماز مغرب و عشاء خوندن توی صحن انقلاب رو به روی گنبد طلا تنگ شده
چقدر دلم برای اذان حرم تنگ شده
چقدر دلم برای صدای نقاره ها تنگ شده
چقدر دلم برای خادمای مهربون آقا تنگ شده
اصلا چقدر دلم برای خود آقا تنگ شده...
ماشاالله آقا انقدر زائر دارن که هیچ وقت دست ما به ضریح نمیرسه. بچه که بودیم آدما رو هول میدادیم و هرجور شده دستمون میرسید و کلی عشق میکردیم ولی حالا که بزرگ شدیم نمیتونیم از این کارا بکنیم. آخه حق الناسه دیگه. له کردن مردم، هول دادنشون و....
الآن دیگه از همون عقب سلام میدیم و دلمون رو هوایی میکنیم...
السلام علیک یا امام الرئوف
از کـــــنار تـــــو گــــدا با دست خالی رد نشد
نیست عاقل هر کسی دیوانه ی مشهد نشد
- ۴۹ نظر
- ۱۳ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۰۳